اصغر زارع کهنمویی - نسیم بیداری: دکتر آرش نراقی را میتوان جسورترین متفکر تمام سالهایی دانست که اندیشهی مدرن و انسانیِ «حقوق بشر» فراگفتمانِ محافل سیاسی و روشنفکری شده است؛ گفتمانی که حتی تجددگراترین روشنفکران نیز، در سویههایی، یا به باور عمیق آن نرسیدهاند و به انکار آن میپردازند و یا نگاه کاریکاتوری به محتوای آن دارند. در خوشبینانهترین حالت، یک نوع نسبیتگرایی فرهنگی کلانی بر گرایشها و روایتهای روشنفکران ما از حقوق بشر حاکم است. آرش نراقی از این حیث متفکری است که تلاش دارد، به طرز عریان، خارج از چارچوبهای حاکم بر عرف روشنفکری، از بحث درباره مفهوم کلی حقوق بشر عبور کرده و یک به یک به مصادیق آن ورود کند. برای ارزیابی کارنامه روشنفکری دینی، گفتوشنود با آرش نراقی به عنوان فعالترین نماینده این نحله فکری در حوزه حقوق بشر میتواند بسیار سودمند باشد. در این گفتگو، این فیلسوف دین، ضمن دفاع تحلیلی از کارنامه روشنفکری دینی در تبیین نظریه دینی و پذیراندن حقوق بنیادی انسان، به چالشها و ضعفهای آن در تعریف مصادیق میپردازد. او در بخش پایانی گفتگو، به ارائه پاسخ به پرسشهای ناظر به یکی از اساسیترین مصادیق حقوق بشر یعنی حقوق گروههای قومی میپردازد. او دراین باره، از نظریه فیلسوفان جدید حقوق بشر سخن میگوید و افزون بر حقوق فردی، حقوق جمعی را نیز مشمول حقوق بشر میخواند و حقوق گروههای قومی را ذیل این حقوق، به عنوان لوازم دموکراسی عادلانه میخواند. او میگوید؛ اگر کسانی حقوق قومیتها را نپذیرند، اساسا به حقوق بشر اعتقاد ندارند. راهحل او برای رفع تنازعات قومی، گفتگوی منتقدانه، پذیرش حقوق متقابل و دوری از فضای عاطفی و غیرمنطقی است. نراقی همچنین از بیاعتنایی نهاد قدرت و جامعه روشنفکری به حقوق قومیتها، بهشدت گلایه میکند.
- ۰ نظر
- ۱۸ فروردين ۹۲ ، ۱۱:۲۱