بی‌درکجا

اصغر زارع کهنمویی؛ روزنامه‌نگار و پژوهشگر

بی‌درکجا

اصغر زارع کهنمویی؛ روزنامه‌نگار و پژوهشگر

بی‌درکجا

تارنمای اصغر زارع کهنمویی
روزنامه‌نگار: اندیشه، سیاست، فرهنگ و قومیت؛
پژوهشگر: تاریخ معاصر، جهان اسلام، مسائل آذربایجان و قفقاز؛

برای آشنایی بیشتر با من و نقد دیدگاه‌هایم، به منوی «حیات» در ابتدای صفحه بروید. در آنجا به‌سنت زندگی‌نامۀ خودنوشت، «تجربۀ زیسته»‌ام را دوره می‌کنم.

mail: asghar.zareh@gmail.com

این تارنما، تازه راه‌اندازی شده و در حال تکمیل است.

بایگانی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آوار» ثبت شده است

اصغر زارع کهنمویی؛ اعتماد: اینجا حیات سکته کرده است. ناری نیست، نوری نیست، صوری نیست، صدایی نیست، هیچ نیست، حتی نیایش و خواهش هم نیست، تو گویی آفرینشی هم در کار نیست. بهت است و اشک‌های فرو خورده و گرد مرگ. پشت هر کوهی تلی از خاک است. پانصد بم فروریخته و زنان و مردانی نگران، افسرده، مبهوت و چشم‌به‌راه. آذربایجان غمباد زده است. باید ساعت‌ها در لابلای کوه ها چشم به جاده‌ای که جاده نیست، بدوزی تا روستاها را که دیگر روستا نیستند، سان ببینی؛ مرگ را سان ببینی.

اینجا بم نیست. زمین هموار کویر نیست. اینجا کوهستان است. کوه های سر به فلک ساییده، اراده آدمی را به نزاع خسته کننده و بی‌پایان فرا می‌خوانند. اینجا در صدوبیست کیلومتری فرودگاه تبریزٰ، حتی فرود بالگرد نیز با مشقات فراوانی همراه است. چند بار باید فرود آیی و بلند شوی، تا همه را نجات داده باشی؟ من به شما می گویم؛ پانصد و سی بار. تراژدی بم بزرگ بود و همه حجم آن در یک فضای قابل دسترسی متمرکز بود و تراژدی آذربایجان بزرگ تر است در حجمی وسیع و پراکنده.

  • اصغر زارع کهنمویی