تنها زمانی میتوان جامعه ایرانی را جامعهای رو به توسعه و تعالی خواند که گفتمانهای کلان جامعه مدنی در آن نهادینه شده باشد. بدون تاسیس جامعه مدرن مدنی البته بر باروی میراث فرهنگی و فکری گذشته، نمیتوانیم به رفاه انسانِ نگرانِ جامعه خودمان اندیشه کنیم. جامعه مدنی، تعریف خود را دارد. هر جامعهای را نمیتوان جامعه مدنی خواند. باید برای اطلاق این عنوان به جامعه خود، حتما در جستجوی تاسیس مولفهها و گفتمانهای چندوجهی آن باشیم.
مهمترین ویژگی جامعه مدنی، استقلال جامعه از دولت است. همانطور که روسو میاندیشید، نمیتوان به جامعه بدون نهادهای مستقل از حاکمیت، عنوان جامعه مدنی نهاد. در جامعه مدنی، دولت جز برای کمک به قوام و دوام آن حضور ندارد. انسانِ جامعه مدنی از هیچکس جز قانونی که اراده جمعی وضع کرده، تبعیت نمیکند. در جامعه مدنی، دولت حاکم نیست قانون حاکم است. جامعه مدنی یعنی خروج دولت از آیینها، رسوم، عقاید و زیست اجتماعی انسانها. در جامعه مدنی، این خود فرد است که خارج از اراده حاکمیت تصمیم میگیرد جشن عمومی نوروز و عزای ملی عاشورا برگزار کند.
«حق» سرواژه جامعه مدنی است. جامعه مدنی یعنی از یک سو تلاش حاکمیت برای تحقق حقوق مردم و پاسخگویی برای هرگونه کنش حاکمیتی و در سوی دیگر، آزادی مردم برای پیگیری تمامی مطالبات و تحقق همه حقوق. با این تعریف، جامعه مدنی را حاکمیت و ملت توامان میسازند اما در این تعاون بهظاهر همسان، آنچه برای حاکمیت تکلیف است برای مردم حق است. و حاکمیت برای تحقق چنین حقی، به جایگاه تکلیف رسیده است. پس جامعه مدنی، تلاشی است تمامقد برای رفاه، ازادی و آسایش انسان.
- ۰ نظر
- ۲۴ تیر ۹۲ ، ۰۱:۲۴