جمعهشب گذشته جامعهشناسی ایران، مبهوت کنش نسل جدیدی شد که انگار تقریبا هیچ جا حضور نداشتهاند و یک باره از «عدم» به «خیابان» آمدهاند. تحلیلگرهای اجتماعی، هرگز پیشبینی نمیکردند نسل جدید اینچنین خودجوش و متراکم، خیابانهای کلانشهرها را برای وداع با خواننده جوانِ نهچندان معروف و موفق تصرف کند.
بهراستی زیرپوست این جامعه چه میگذرد؟ آیا جامعه ایران در آستانه ورود به یکی از مهمترین پیچهای تاریخی خود است؟ آیا انسان ایرانی که دهه پنجاه برای خرید کتابچه سخنرانیهای شریعتی صف میکشید(کنش انقلابی) و دهه شصت که برای دیدن روحالله سرسپرده جماران میشد(کنش مذهبی) و دهه هفتاد که برای شنیدن سخنان سروش بیتابی میکرد (کنش روشنفکری) و دهه هشتاد برای مبارزه با دروغ و ناکارآمدی به خیابان میآمد(کنش سیاسی)؛ اکنون دارد وارد کنش اجتماعی خود میشود؟ او اینک نه برای سیاست و نه برای انقلاب، که برای «زیبا زیستن» مدام به خیابان میآید یک روز برای مقابله با اعتراض به اسیدپاشی و روزی دیگر برای وداع با اسطورهای که اسطوره نبود.
- ۳ نظر
- ۲۶ آبان ۹۳ ، ۱۸:۴۴