بی‌درکجا

اصغر زارع کهنمویی؛ روزنامه‌نگار و پژوهشگر

بی‌درکجا

اصغر زارع کهنمویی؛ روزنامه‌نگار و پژوهشگر

بی‌درکجا

تارنمای اصغر زارع کهنمویی
روزنامه‌نگار: اندیشه، سیاست، فرهنگ و قومیت؛
پژوهشگر: تاریخ معاصر، جهان اسلام، مسائل آذربایجان و قفقاز؛

برای آشنایی بیشتر با من و نقد دیدگاه‌هایم، به منوی «حیات» در ابتدای صفحه بروید. در آنجا به‌سنت زندگی‌نامۀ خودنوشت، «تجربۀ زیسته»‌ام را دوره می‌کنم.

mail: asghar.zareh@gmail.com

این تارنما، تازه راه‌اندازی شده و در حال تکمیل است.

بایگانی

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زبان محلی» ثبت شده است

اصغر زارع کهنمویی - شرق: «ای کاش می‌توانستم دوباره زاده بشوم و حافظ را به زبان فارسی بخوانم.» این سخن را «گوته» شاعر نامدار آلمانی گفته است. زبان مادری با زبان دوم و سوم چه نسبتی دارد؟ زبان مادری چه چیزی دارد که زبان‌های اکتسابی ندارند؟ مگر انسان نمی‌تواند به زبان دوم زندگی کند، عشق بورزد، بخواند و شعر بگوید؟ اگر اینهمه را بتواند آیا باز نیاز به آموزش زبان مادری به عنوان حق نخستین دارد؟ نسبت هویت و زبان مادری، محور گفتگوی شرق با دکتر محرم آقازاده استاد روانشناسی و مشاور امور آموزش برنامه توسعه سازمان ملل است. این استاد روانشناسی و پژوشگر مسائل آموزشی با اشاره به وجود یازده میلیون بی‌سواد در ایران، می‌گوید: «پژوهش‌های کیفی نشان نشان می‌دهد یکی از اصلی‌ترین دلایل نرخ بالای بی‌سوادی و افت درسی دانش‌آموزان، عدم آموزش زبان مادری در مدارس است.»

  • اصغر زارع کهنمویی

 اصغر زارع کهنمویی - شرق: سال 2000 سال مهمی برای جهان بود، سالی که جهان صدای تمنای جوانان بنگلادشی را که برای حفظ بنیادی‌ترین سرمایه زیستی خود به خیابان آمده بودند، شنید و سرانجام روزی به‌نام «زبان مادری» بر صحیفه جهان نقش بست. از آن سال تا امروز، همه‌ساله در سراسر جهان بخصوص در جوامع چندزبانه، این رویداد بزرگ جهانی پاس داشته می‌شود و جایزه جهانی زبان مادری، به یکی از فعالان عرصه زبان مادری قومیت‌ها و میلت‌ها توسط یونسکو اعطا می‌شود. در ایران اما، گروه اندکی می‌گویند ما را با این روز بزرگ، نسبتی نیست. در مقابل، بسیاری از متفکران و کنشگران عرصه سیاست و فرهنگ بر این عقیده‌اند که چون سرزمین ایران از شانس بزرگ چندزبانگی برخوردار است، باید روز جهانی زبان مادری را به تقویم رسمی بیاوریم و افزون بر آموزش این زبان‌ها در مدارس، بدین‌ترتیب هم به‌صورت نمادین از زبان‌های غیررسمی خود، حمایت کنیم. دکتر ناصر فکوهی، انسان‌شناسِ برجسته ایرانی، از معدود اندیشمندانی است که در برابر نگاه‌های جزم‌اندیش و گاه شوونیستی، مواضع دقیق، عالمانه و به‌موقع اتخاذ کرده است. او در این گفتگو، از تدریس زبان مادری در مدارس سخن می‌گوید و بر تقلیل زبان و فرهنگ قومیت‌ها به فولکلور و ادبیات شفاهی، می‌شورد و می‌گوید: «چگونه است ما زمانی که از فردوسی و مولوی و حافظ و سعدی به‌حق به‌مثابه قله‌های فکری اندیشه پارسی یاد می‌کنیم بحث فلکلور را پیش نمی‌کشیم؛ اما حاضر نیستیم بپذیریم که هر یک از فرهنگ‌های قومی نیز دارای بزرگان و اندیشمندانی بوده‌اند که قله‌های فکری برای بشریت به شمار می‌آیند. به همین دلیل است که من این رویکرد را استعماری می‌دانم.»

  • اصغر زارع کهنمویی
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۱۴ خرداد ۹۲ ، ۲۳:۳۵
  • اصغر زارع کهنمویی

اصغر زارع کهنمویی - اعتماد: تنها در سال 2000 میلادی بود که سرانجام، انسان به فکر حفظ بزرگترین میراث بشری خویشتن افتاد، میراثی که در قرون اخیر، به تاراج اصحاب نسل‌کشی و نژادپرستی رفته است. 21فوریه را روز جهانی زبان مادری نام نهاده‌اند، روزی برای پاسداشت نیک‌ترین آیات الهی. تنها 12سال از آن روز بزرگ تاریخی در سازمان ملل می‌گذرد. در این 12سال، صدها جلد کتاب و هزاران مقاله درباره حقوق زبانی و زبان مادری نوشته شده است و صدافسوس که حتی یک از این هزاران به زبان‌های مردم ایران ترجمه نشده است. روز جهانی زبان مادری بیش از هر جای دیگری، متوجه کشورهایی است که دارای تنوع زبانی گسترده‌ای هستند تنوعی که به گفته جنوا اسپیترمن، امری طبیعی، میراثی انسانی و سرمایه‌ای اجتماعی است. این گفتگو، بهانه‌ای است برای زنهاری کوتاه بر این نکته که پاسداشت میراث ایرانی‌اسلامی، تنها در حفظ کتیبه‌ها و نسخه‌ها و سنگ‌قبرها نیست، در حفظ میراث زنده‌ای بنام زبان مادری همه مردمان ایران و همه زبان‌های رایج در آن از جمله فارسی، ترکی، کردی، عربی، بلوچی و غیره نیز هست.

جنوا اسپیترمن، زبان‌شناس و متخصص سیاست‌های زبانی در دوران پسااستعمار است. او علاوه بر انجام تحقیقات بسیار، پروژه‌های زیادی برای حفظ زبان مادری در کشورهای مختلف آفریقایی انجام داده است. جنوا اسپیترمن دراین گفتگوی اختصاصی، ضمن شرح اهمیت آموزش و تحصیل به زبان مادری، از سیاست‌های زبانی که منجر به یکسان‌سازی زبانی می‌شوند، انتقاد می‌کند و می‌گوید: «اگر شما آموزش و ترویج یک زبان را قدغن و غیرقانونی کنید، در نهایت، آن زبان را حذف می کنید و با از بین بردن آن زبان، فرهنگ آن گروه زبانی را نیز نابود می کنید و در نهایت، خود آن مردم را حذف از بین می برید. ممکن است که آنها بصورت فیزیکی از بین نروند اما آنها دیگر خودشان نیستند بلکه تبدیل به دیگرانی شده اند که به زبان و فرهنگ دیگری تعلق دارند. آنها دیگر موجودیت ندارند.» این استاد دانشگاه میشگان تاکید می‌کند: «وضع قوانینی که سیاست‌گزاری‌های زبانی را اجباری می‌کند، گامی اساسی در جلوگیری از نابود کردن زبان‌ها است.» وی سیاست زبانی آفریقای جنوبی را مثال خوبی در این زمینه می‌داند، کشوری که در آن یازده زبان رسمی وضع شده است.

  • اصغر زارع کهنمویی