بی‌درکجا

اصغر زارع کهنمویی؛ روزنامه‌نگار و پژوهشگر

بی‌درکجا

اصغر زارع کهنمویی؛ روزنامه‌نگار و پژوهشگر

بی‌درکجا

تارنمای اصغر زارع کهنمویی
روزنامه‌نگار: اندیشه، سیاست، فرهنگ و قومیت؛
پژوهشگر: تاریخ معاصر، جهان اسلام، مسائل آذربایجان و قفقاز؛

برای آشنایی بیشتر با من و نقد دیدگاه‌هایم، به منوی «حیات» در ابتدای صفحه بروید. در آنجا به‌سنت زندگی‌نامۀ خودنوشت، «تجربۀ زیسته»‌ام را دوره می‌کنم.

mail: asghar.zareh@gmail.com

این تارنما، تازه راه‌اندازی شده و در حال تکمیل است.

بایگانی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قومیت ها» ثبت شده است

اشاره: این روزها، مساله حمله داعش به کوبانی و احتمال سقوط این شهر، نگاه‌ها را به سمت این نقطه از جهان معطوف کرده است. در شرایطی که بسیاری از کشورهای غربی و عربی، در ائتلاف برای مبارزه با گروه تروریستی داعش شرکت کرده‌اند اما ترکیه همچنان موضع منفعلش را حفظ و با حضور در این ائتلاف مخالف است و تاکید دارد که تنها با پذیرش شروطش از جانب آمریکا حاضر به همراهی و همکاری خواهد شد. اصغر زارع کهنمویی کارشناس قومیت در این باره می‌‌گوید: «ترکیه البته هرگز نخواسته خود را در از بحران کوبانی کنار بکشد. سیاست ترکیه در قبال کوبانی انفعالی و بی تفاوتی نیست. ترکیه نگران «کوبانی» است اما قبل از آن، نگران «ترکیه» است.» این کارشناس با تاکید بر اینکه ترکیه در قبال بحران سوریه و عراق، اشتباهات زیادی داشته است، توضیح داد که رویکرد کلی این کشور را می‌توان در سه گزاره کلی، خلاصه کرد: «حفظ منافع ملی و تلاش برای تدام خط توسعه»، «حضور قدرتمند و موثر در خاورمیانه با توجه به اصل چرخش به شرق»، «مدیریت تنازعات منطقه‌ای و جلوگیری از ورود بحران به خاک ترکیه»؛ حال اینکه چقدر ترکیه در این راه موفق بوده، جای تامل دارد.

با توجه به اقدامات اخیر ترکیه، رویکرد این کشور به تحولات منطقه کوبانی به طور اخص و در سوریه به صورت کلی چیست؟ و چه چیزی را دنبال می کند؟

پس‌لرزه‌های بهار عربی، غده بادکرده تروریسم را در خاورمیانه باز کرد و این منطقه پربحران را وارد یکی از جدی‌ترین و طولانی‌ترین مناقشات تاریخی خود نمود. اگر می‌شد جهان را در خاورمیانه خلاصه کرد، می‌توانستیم بگوییم اینک در درون یک جنگ جهانی تمام‌عیار قرار داریم. سه ابرقدرت بزرگ خاورمیانه یعنی ایران، ترکیه و عربستان، در خارج از خاک‌های خود در رقابتی نفس‌گیر، به دفاع از منافع ملی خود مشغول هستند. در این میان، ایران و عربستان به دلیل وضعیت خاص سرزمینی کمتر از ترکیه در معرض آسیب مستقیم قرار دارند. ترکیه همسایه مستقیم سوریه و عراق است دو کشوری که تمام‌قدر گرفتار بحران هستند. خط مماس مستقیم ترکیه با خط مقدم بحران، ترکیه را بیش از هر کشور دیگری گرفتار و آسیب‌پذیر کرده است. اگر و تنها اگر، هجوم هزاران آواره سوری به خاک کشوری پرجمعیت را در نظر بگیریم که حتی برای تامین انرژی و سوخت شهروندان خود با مشکل مواجه است، می‌توان پرده از مصائب دولت ترکیه برداشت. بخش اعظم پناهنگان جنگ خانمان‌سوز و پرآواره‌ی سوریه، وارد ترکیه شده‌اند. آب و نان تنها مساله لشکر آوارگان نیست، آنان محمل آسیب‌های اجتماعی و چالش‌های گسترده سیاسی در جامعه ترکیه بودند. این همسایه دو کشورِ بحران‌زاده عراق و سوریه، تنها با هجوم آوارگان مواجه نبود. جنگ داخلی عراق و سوریه، تفاله های سیاسی و اجتماعی خود را در خاک ترکیه دفن کرده است. ترکیه ناگزیر بود برای جلوگیری از ورود بحران به سرزمین خود، سر میز شطرنج بنشیند و سیاست «صفر» را رها کند. کشور پربحران ترک برای حفظ خویشتن باید وارد بحران بهار عربی می شد. اما اینکه این کشور، در چینش بازی خود در بحران اخیر، چقدر موفق و مثبت و چقدر ناموفق و منفی عمل کرده، جای تامل و تحلیل بسیار است.

قطعا ترکیه اشتباهات استراتژیک بسیاری داشته و دارد. از جمله این اشتباهات، ورود هرچند محتاطانه به مخالفت عملی و علنی با دولت مستقرِ سوریه یعنی بشار اسد بود. اگر چه بحران خونین سوریه، هزینه های بسیاری بر ترکیه تحمیل می کرد اما کنش ترکیه در قبال این بحران را شاید بتوان مداخله در امور دیگر کشورها خواند.

اما آنچه در رسانه های منتقد دولت اردوغان در درون ترکیه و رسانه‌های مخالف کشور ترکیه درباره کنش های این کشور در قبال این دو بحران بخصوص بحران سوریه، مطرح می شود، بسیار با واقعیت فاصله دارد. بدون اینکه بخواهیم دولت ترکیه را از اشتباهات جدی تبرئه کنیم، باید بگوییم تبلیغات این دو طیف رسانه ای، بیشتر پروپاگاندی عمدی برای ضعیف و کثیف جلوه دادن دولتی است که در یک دهه گذشته، یکی از موفق ترین کارنامه‌های اقتصادی، سیاسی و بین المللی را در میان کشورهای توسعه نیافته ارائه کرده است.

قطعا ترکیه در قبال بحران سوریه و عراق، اشتباهات زیادی داشته است اما  رویکرد کلی این کشور را می توان در سه گزاره کلی، خلاصه کرد: «حفظ منافع ملی و تلاش برای تدام خط توسعه»، «حضور قدرتمند و موثر در خارومیانه با توجه به اصل چرخش به شرق»، «مدیریت تنازعات منطقه‌ای و جلوگیری از ورود بحران به خاک ترکیه» اینکه چقدر ترکیه در این راه موفق بوده، جای تامل است و مهمتر از آن باید به این پرسش پاسخ داد که ترکیه در حفظ این رویکرد سه گانه، چه اشتباهات بنیادی و موثر مرتکب شده است؟ پاسخ به این پرسش فرصتی فراخ می‌خواهد.

  • اصغر زارع کهنمویی

اصغر زارع کهنمویی – انصاف: طرح انتقال پایتخت بلاخره در مجلس شورای اسلامی مطرح شد. امنیت، محیط زیست، ترافیک، زلزله، بحران‌های اجتماعی و سیاسی از جمله ضرورت‌های طرح این بحث است. به نظر می‌رسد این‌بار اراده‌ای جدی در نظام جمهوری اسلامی برای حل این معضل بزرگ وجود دارد معضلی که رفته رفته بصورت تصاعدی گسترده‌تر می‌شود.

سخن من در این مجال، بحث درباره این ضرورت‌ها نیست. من می‌خواهم به یکی دیگر از دلایل اصلی ایجاد این بحران اشاره کنم. اگر «مهاجرت» اصلی‌ترین عامل ایجاد بحرانِ تهران باشد، در توالی آن بحران یا مساله دیگر جامعه ایران رخ‌نمایی می‌کند و آن مساله «قومیت» است. برج آزادی تهران، شاهد بزرگِ فاجعه است. مهاجران تهران یا کارگرند یا دانشجو، یا سرمایه‌گذار یا سیاستمدار، یا فرهنگی‌اند یا هنرمند. تهران کعبة آمال کسانی است که در دیار خود نمی‌توانند به آمال خود برسند بنابراین رهسپار تهران می‌شوند. در بازخوانی دلایل مهاجرت اما، بیش از هر دلیل دیگری، بلافاصله به مساله قومیت می‌رسیم. «قومیت» و «مهاجرت» چنان به هم پیوسته‌اند که گویی همزاد هم‌اند. با بررسی آمارهای رسمی، بیشترین مهاجران تهران را قومیت‌ها تشکیل می‌دهند و مهاجران منطقه آذربایجان بخصوص آذربایجان شرقی در صدر آن نشسته‌اند.

  • اصغر زارع کهنمویی