بی‌درکجا

اصغر زارع کهنمویی؛ روزنامه‌نگار و پژوهشگر

بی‌درکجا

اصغر زارع کهنمویی؛ روزنامه‌نگار و پژوهشگر

بی‌درکجا

تارنمای اصغر زارع کهنمویی
روزنامه‌نگار: اندیشه، سیاست، فرهنگ و قومیت؛
پژوهشگر: تاریخ معاصر، جهان اسلام، مسائل آذربایجان و قفقاز؛

برای آشنایی بیشتر با من و نقد دیدگاه‌هایم، به منوی «حیات» در ابتدای صفحه بروید. در آنجا به‌سنت زندگی‌نامۀ خودنوشت، «تجربۀ زیسته»‌ام را دوره می‌کنم.

mail: asghar.zareh@gmail.com

این تارنما، تازه راه‌اندازی شده و در حال تکمیل است.

بایگانی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مصائب تحزب» ثبت شده است

اصغر زارع کهنمویی: تحزب، پاشنه‌آشیل سیاست ایرانی است. گرته‌برداری کاریکاتوری از دانش و منش غربی سیاست‌ورزی، ما را گرفتار گرداب مصائب کرده است. جمعه همین هفته، در برنامه مناظره شبکه یک، سخن ارزشمندی بر زبان مدعوین سیما چرخید: «ما نظام پارلمانی را پذیرفته‌ایم اما تحزب را باور نکرده‌ایم. نظام پارلمانی بدون تحزب، نامفهوم است» این برداشت آزاد از تجربه سیاسی و آمیزش ناشیانه آن با روح شرقی سیاست،  بزرگترین آسیب سیاست‌ورزی است. سخن درستِ «ما در ایران تحزب به معنای واقعی نداریم»، رمز آشکار مساله تحزب است. اما باید پرسید چرا چنین است؟ گفتگوی حاضر تلاشی برای بازخوانی این پرسش قدیمی است: «ما چرا با حزب مساله داریم؟» دکتر محمدرضا تاجیک استاد علوم دانشگاه شهیدبهشتی، در این گفتگو ضمن بازتعریف تحزب و نسبت آن با جامعه مدنی، به تبیین نقش قدرت در نامانایی و ناپویایی حزب در ایران می‌پردازد. وی آنگاه دلیل عدم اعتماد مردم به احزاب را نه صغیربودن مردم که صغارت احزاب می‌خواند و در نهایت برای حل مساله تحزب می‌گوید: «باید هرم مصائب تحزب در ایران سروته شود. باید هرم تحزب در ایران را روی قاعده‌اش بنشانیم. بزرگ‌ترین اقدامی که دولت اعتدال می‌تواند در فرایند این «به‌قاعده نشاندن» انجام دهد، تلاش برای تئوریزه کردن «اعتدال‌گرایی» و رسوب آنان در تمامی ساحت‌های جامعه، به‌ویژه ساحتِ سیاسی است.»

  • اصغر زارع کهنمویی

مصائب تحزب«اگر به دنبال جامعه مدنی هستیم، باید پای تحزب بایستیم و برای آن هزینه بدهیم.» این سخنِ پنج‌سال پیشِ یکی از سیاستمداران طراز اول کشورمان، شاید تمام پیام این یادداشت باشد. بله، تحزب، یکی از مهمترین ارکان جامعه مدنی است، نهادینه‌کردن آن پایداری می‌خواهد و هزینه بسیار می‌طلبد. چگونه می‌توان از مدنیت و مدرنیت سخن گفت، اما برای دوام و قوام تحزب تلاش نکرد؟ «موانع تحزب» سوژه‌ی هماره‌ی روزنامه‌نگاران و روشنفکران‌ِ ما در تمام دوران جدید است. تکرار مدام این سوژه نشان می‌دهد که «ما» با «حزب» مساله داریم، وجود این «مساله» را هم می‌پذیریم و راه چاره آن را نیز، می‌دانیم اما برای حل‌وفصل آن، کوچکترین قدمی برنمی‌داریم. چرا؟

  • اصغر زارع کهنمویی