پیشنوشت:
تابستان سال گذشته، سخنان دکترسیدجواد طباطبایی درباره آذربایجان در مجله «مهرنامه»، احساسات بسیاری را جریحهدار کرد. او پیش از این، شخصیتهای ارزندهای چون عبدالکریم سروش، صادق زیباکلام، داریوش آشوری، جلال آل احمد و علی شریعتی را نیز نواخته بود. اما این بار، با سخنان غیرمسوولانه خود نه یک فرد و نه یک تفکر که یک گروه قومی پرجمعیت و گسترده در سراسر کشور را مورد عنایات ویژه قرار داد. نقد حاضر ناظر به بخش آذربایجانِ گفتگوی بلند مجله وزین مهرنامه با این استاد شناختهشده است نه بخشهای قبل و بعد آن که این بخشها بر مدار سهساله این مجله بوده و اجرای چنین پروژههای ارزشمند فکری، جای تقدیر دارد. اهانتها و پریشانگوییهای استاد برجسته علم سیاست در این گفتگو چنان پراکنده و گسترده است که نقد آن لاجرم مطول خواهد شد. ایشان در دو صفحه به چندین لایه از حرمت هویتی، حقوقی، تاریخی، اخلاقی، سیاسی و امنیتی مردم آذربایجان تاخته و تقریبا جایی را برای «اهانت نکردن» باقی نگذاشته است. سعی میشود در این یادداشت، به تکتک این اهانتها محترمانه پاسخ داده شود. اما قطعا پردازش عمیق بخش بزرگی از این اهانتها، در این مجال نمیگنجد. شایسته است، بگوییم، نوشته حاضر تنها یک یادداشت و جوابیه ژورنالیستی است. نگاه طباطبایی به آذربایجان و ایران، نیازمند رهیافت فلسفی، سیاسی، جامعهشناختی، اخلاقی و زبانشناختی است که اهل نظر پیش از این بدان پرداختهاند و بعدها نیز خواهند پرداخت. این نخستین رفتار اهانتآمیز بخش کوچکی از روشنفکری ایرانی به تنوع قومی و بهخصوص مساله آذربایجان نیست. پیش از سیدجواد طباطبایی، غولهای بزرگتری نیز دیگری نیز این افاضات غیرمسوولانه را طرح کردهاند. شایسته است روشنفکرانِ مقید به حقوقبشر، با تالیف کتاب و نگارش مقاله، واکنشهای شایستهای به این افاضات نشان دهند. بخش نخست این یادداشت پیش از این، چهارشنبه 19 شهریور 93 در هفتهنامه نوید آذربایجان منتشر شده، اکنون بخش دوم آن تقدیم میشود. شایسته است برای مطالعه بخش دوم، بخش اول مطالعه شود.
حقوق زبانی، زبان مادری، زبان رسمی
این گفتگو، یک کجفهمی(اگر نگوییم تمارض) دیگری را نیز تایید کرده و در صدد ترویج آن برآمده است و آن حکم نادرست و تحریف زیرکانه فیلسوف برجسته سیاست درباره خواهشهای انسانی یک گروه گسترده قومی است. ترادف مطالبه حقوق زبانی با فاشیسم هنر بزرگ سیدجواد طباطبایی است. آذربایجانیها حق آموزش به زبان مادری را با صدای بلند میخواهند و البته هرگز نمیگویند فارسی یا انگلیسی یا فرانسه را نمیخواهند. آموزش به زبان مادری، نافی دیگر زبانها از جمله زبان رسمی کشور و زبانهای جهانی نیست. نمیدانم سیدجواد براساس کدام سند اینچنین بیمحابا حکم صادر میکند: «اینان میخواهند مدرسه آذری درست کنند وزبان امپریالیستی فارسی را تعطیل کنند؟» هیچکس در آذربایجان، مخالف آموزش زبان فارسی نیست. بحث اصلی، مطالبه زبان مادری است نه نفی زبانهای دیگر. و سیدجواد این بحث اصلی را با طرح یک بحث انحرافی به زیبایی به حاشیه میکشد و با امداد از ادبیات افترا، میدان مباحثه را از «فرهنگ» به «سیاست» و بلافاصله به «امنیت» میکشاند. او در این راستا، از روش نخنمای «دشمنفوبیا» بهره میگیرد و ادعا میکند «گمان نمیکنم برخی کسانی که این سخنان را میپراکنند مجانی این کار را میکنند.» این سخن فلیسوف برجسته سیاست، بیشباهت به سخن بازجوها نیست. تو گویی فیلسوف ما در شرح زندگی فیلسوفانه خود، جای خدا نشسته و غیبگویی می کند. آقای طباطبایی کمی انصاف.
- ۰ نظر
- ۰۵ آذر ۹۳ ، ۱۲:۳۱